کد مطلب:312262 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

اجازه ی نبرد
پاره ای از متون تاریخی شیعی [1] ماجرای مبارزه ی عباس (ع) را این گونه نگاشته اند:

زمانی كه عباس (ع) تنهایی سیدالشهدا (ع) را دید، از او رخصت مبارزه خواست. امام حسین (ع) به شدت گریست [2] و سپس فرمود: «برادرم! تو پرچمدار من هستی و آنگاه كه كشته شوی لشكر من از هم می پراكنند.» [3] عباس (ع) عرض كرد: «سینه ام به تنگ آمده و از روزگار دل تنگم. برآنم كه از این گروه منافق انتقام بگیرم.» سیدالشهدا (ع) در پاسخ فرمود: «[اكنون كه این گونه تصمیم داری] پس برای این كودكان، اندكی آب فراهم كن.»



[ صفحه 107]



در برخی دیگر از متون تاریخی، تنها به حركت عباس (ع) برای فراهم كردن آب اشاره شده است: عباس (ع) كه آب آور (سقا) و ماه بنی هاشم (قمر بنی هاشم) و پرچمدار (صاحب لواء) حسین (ع) بود و او كه برادر كوچك تر حسین (ع) به شمار می آمد، برای فراهم آوردن آب به سوی لشكر عمر بن سعد حركت كرد [4] .


[1] بحارالانوار، ج 45، ص 39؛ المنتخب، الطريحي، ص 35؛ معالي السبطين، ج 1، ص 441.

[2] موضوع گريه ي امام حسين (ع) و پيام هاي آن در فصل سوم همين كتاب بررسي شده است.

[3] درباره ي اين نقل و بحث هاي پيرامون آن در فصل سوم همين كتاب گفت وگو كرده ايم.

[4] بحارالانوار، ج 45، ص 39.